×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

... اشک آسمان ...

× عاشقانه
×

آدرس وبلاگ من

teba-sonati.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/berentin

Access to the friends list is not allowed for anyone

نوشته بودم


دیشب با دوستم رفته بودم رستوان،
روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود،
معلوم بود باهم دوست هستن،
اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد،
قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست،

دختره شروع کرد به آمار دادن،
سرمو انداختم پایین،
دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم،
با نگاهش قبول کرد،
بلند شدن،
پسره جلو رفت که حساب کنه
دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت.
براش نوشته بودم


"خیـــــــلی پستی"

سه شنبه 15 آبان 1391 - 11:24:06 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 16 آبان 1391   7:17:01 PM

گفتی دوستت بشم ، گفتم باشه ، خدا خنديد

گفتی  بزرگ   بشم  ، گفتم باشه ، جبرييل خنديدند

گفتی  عاشقت بشم ،‌گفتم باشه ، ميكاييل خنديد

گفتی  برات بميرم   ، گفتم باشه ، عزراييل خنديد

گفتی زنده شو ، گفتم باشه ، شيطان خنديد

 

http://farhad1992.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 16 آبان 1391   6:50:06 AM

زيبا بود داداشى نميدونم چى بگم متأسفانه امروزه يه چيزه خيلى عادى شده تو جامعه داداشى به نظر من عشقهاى واقعى مردن..........جالبه نه خيلى جالبه مجنون عمليه و ليلى حامله..................دمتگرم داداش،شاد و پيروز باشى،حق نگهدارت